سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مریم وبلاگ

بررسی نقاشی ایرانی -4

سبک های مکتب تیموری : این سبکها در قرون 8و9 ه.ق رونق یافت شهر سمرقند مرکز نقاشی دوره تیموری بود که هنر مندان در ان گرد آمدند از دیگر مراکز میتوان به تبریز و بغداد و شیراز اشاره کرد شهر تبریز در زمان تیموری مرکز فنی نبود زیرا این شهر در سالهای 887-826 در تصرف قبایل ترکمن بود و مکتب جلایری در آن هنوز رواج داشت تا اینکه در سال 840 بایسنقر این شهر را فتح نمود و کتابخانه هایی در ان ساخت و ریاست آن را به جعفر تبریزی سپرد

رابطه ایران و چین در دوره تیمور حفظ بود زیرا با نابودی ایلخانان در ایران بساط خاندان مغول هم در چین برچیده شد و خاندان مینگ در چین حکومت میکردند و رابطه جدیدی بوجود امد و تاثیر مکتب چین در مکتب فنی هرات بار دیگر آغاز گردید خصوصا در جلد سازی که از نقش حیوانات افسانه ایی چینی استفاده کردند پس از دوره تیموری دو سبک مهم ایجاد شد یکی منسوب به هرات و دیگری منسوب به شیراز که رابطه شیراز با دوره قبلی خود بیشتر از رابطه مکتب هرات و چگونگی نی آن با دوره های قبل است .1

1-    لورنس بینون سیری در نقاشی ایران ص162.

 

الف- سبک سمرقند -در دوره تیمورسمرقند مرکز نقاشی ایران بود و از خصوصیات بارز آن نشانه های زیر است مانند:

 تصاویر چینی است که با مرکب چینی ترسیم شد و اشکال و صور حیوانات افسانه ایی در ان زیاد است.

 در آثار کمتر علایم ایرانی دیده میشود و خطوط با زیبایی طراحی شده و خط اضافه ندارد.

 توازن خطوط و هماهنگی و سایه روشن وجود دارد و تزئین سر زنان کاملا چینی است و لباس هم خاص چینی است.

 زنان مشغول پذیرایی اند و در دست انان ظروف دیده میشود.

تصاویر این سبک دارای حرکات و بیان لحظاتی از زندگی است .

انگشتان با مهارت ترسیم شده و حالت واقعی دارد .

چهره مردان جنگی با لباس خاص جنگیان چینی و کلاه خود و لباس اسب است و حرکت اسبان واقعی است .

طرح گلها به تقلید از نقاشی چین است و پرندگان با زیبایی بطور واقعی ترسیم شده و گاهی ابرهای ایرانی هم در این تصاویر آمده است.

این سبک در آثار ایرانی دوام چندانی نداشت و هنر مند ایرانی را تحت تاثیر محیط قرار داد .

 

 ب- سبک خراسان شهر مشهد در زمان شاهرخ نوه تیمور از مراکز هنری مهم بود و مکتب هرات از یکطرف دنباله شیوه ایی است که در مشهد بنیان گذاشته شد که به ان سبک خراسان میگفتند .

در این مکتب چشمان مغولی اندام تنومند و کوتاه طراحی قوی دیده میشود

منطقه خراسان در زمان تیموریان در مجاورت کشورهای دیگر بود و چهره ها کالما مغولی بودند و زمینه فاقد هر گونه طراحی است و اجزای صورت آدم ها بسیار زیبا ترسیم شده و انگشتان دست با ظرافت ترسیم و لباس ها طرح چینی دارد و خطوط لباس ظریف است .

خراسان مدتی محل هجوم بود و هنرمندان را در خود جا نداد و بسیار ی آنجا را ترک کردند .

 

ج- سبک شیراز شیراز به هنگام حمله مغولان مانند دیگر شهر تصرف نشد و حکمرانان محلی با ارسال هدیه استقلال خود را حفظ کردند و این منطقه توانست سنت هنری ایران باستان را حفظ کند ودر واقع شیراز وارث فرهنگ اصیل ایران قدیم بود در این سبک مانند مکتب مغولی به انسان و حیوان در تصویر سازی اهمیت دادند و این عناصر مهمترین بخش فضای نقاشی را در شیوه شیراز پر نمود با اینکه در مکتب مغولی ( تبریز 1) به این دو عنصر اهمیت میدادند اما به نباتات بیشتر پرداخته میشد در نگارگری این سبک قامت رعنای انسان دیده شد که خصوصیت ایرانی دارد در زمان مغولان پیکرها کوتاه با چمان مغولی بود و در تصاویر انها تعدد شخصیت ها زیاد است و تمام آدم ها شبیه به هم هستند و تنها لباس مشخصه انها است شیراز به علت دور بودن از مغولان در امان بود و در آثار آنان با اینکه چشم مغولی هم دیده میشود اما چشمان درشت هم وجود دارد مضامین این سبک شعری و حماسی و دینی بود و کمتر صحنه های نبرد داشت زیرا ان تصاویر مورد علاقه مغولان بود و سبک شیراز کمتر صحنه های نبرد را مصور می کرد در مکتب شیراز ظرافت در خلق تپه ها چشمه ها دیده میشود اما در دوره مغول چنین نیست و تپه ها یکنواخت و بسیار ساده ترسیم شده و در دوره شیراز سایه و روشن دیده میشود که همراه با ابرهای مواج میباشد و درختان با تک برگ ترسیم شده اند و افق فضای کمتری دارد و رنگ آسمان طلایی است در حالیکه در مکتب مغول به جزئیات کمتر پرداخته و حتی درخت بزرگ و بی برگ هم دیده میشود و در جایی هم که برگ است بسیار ساده و شبیه به دوره سلجوقی است پیکرهای جانوران سبک شیراز ظرافت بیشتری دارد و خطوط منحنی آن زیباتر است مثلا چشم اسب در دوره مغول دایره ایی است و در سبک شیراز واقعی تر است در تصاویر سبک شیراز گاهی با تصاویری مانند وجود انسان های در بالای سر هم و به یک اندازه مواجه هستیم . 

علایم سبک شیراز : تنوع در رسم مناظر طبیعی

استفاده از رنگهای باز و براق و غیر منسجم

نوآوری در آثار و اهمیت به اسب

مسئله خط افق که در بالای قطعه طراحی میشد و مکان کمتری برای نمایش آسمان باقی بود

پیکرهای انسانی کمتر و ازداحام وجود ندارد

اطراف تابلو ها تذهیب است

در میان اشعار چلیپایی آن گل و پرنده وجود دارد

تصویر ابر و پرندگان به رنگ طلایی و نقر ه ایی است که از ویژگی های سبک شیراز است

تصاویر تغزلی و تخیلی دیده میشود

گرایش به توازن به شیو ه های ساده انجام گرفته است .

ادامه دارد...